امروز بهتر بودم اما هیچ درس نخوندم رفتم مینی چت با یه پسری آشنا شدم اونجا آوند اینستا گرام که حرف بزنیم خب پیامم داد فالو کردم خیلی زود دلمو میسپدم باید تمرین کنم از اینکه زود هوایی نشم زود خیال نبافم آدم های زیادی تو زندگیم و اومدن و رفتن پسره اولا هیچی نگفته دوم اصلا نمیشناسمش سوما فرهنگمون بهم نمیخوره و اما دوست دارم با یکی حرف بزنم و همش دلم میخاد باهام حرف بزنه بشناسمش و خلاصه وارد رابطه بشم و یه جورایی سینگل و هم دوست دارم دلم نمیاد ولش کنم باید استدلال شروع کنم اون پسره هیچ پیامی بهم نداده و اگه پیام داد کم کم باهاش حرف میزنم تا بشناسمش
نظرات شما عزیزان:
|
About
به وبلاگ من خوش آمدید Archivesبهمن 1401دی 1401 آبان 1401 مهر 1401 شهريور 1401 مرداد 1401 تير 1401 خرداد 1401 ارديبهشت 1401 AuthorsxorLinkDump
حمل خرده بار از چین |